فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lining

ˈlaɪnɪŋ ˈlaɪnɪŋ

گذشته‌ی ساده:

lined

شکل سوم:

lined

سوم‌شخص مفرد:

lines

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آستر، پوشش، دیواره، پوشش دیواره، روانداز (ماده‌ای که سطح داخلی چیزی را می‌پوشاند)

The jacket has a warm lining perfect for winter.

این کت آستر گرمی دارد که برای زمستان مناسب است.

The lining of the stomach plays a crucial role in digestion of food.

پوشش معده در هضم غذا نقش مهمی دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The curtains had a beautiful gold lining that caught the light.

پرده‌ها آستر طلایی زیبایی داشتند که نور را جذب می‌کرد.

noun countable uncountable

آستردوزی، (عمل) پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Proper lining in the suitcase protects fragile items during travel.

آستردوزی مناسب در چمدان از وسایل شکننده در طول سفر محافظت می‌کند.

The chef emphasized the importance of lining the baking tray with parchment paper.

سرآشپز بر اهمیت پوشاندن سینی فر با کاغذ روغنی تاکید کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lining

  1. noun a material or substance that covers the inside surface of something; a piece of cloth that is used as the inside surface of a garment
    Synonyms:
    covering padding filling stuffing inner layer inner surface wall reinforcement sheathing wadding interlining quilting inner coating paneling wainscot wainscoting partition liner bushing in layer brattice doublure

Idioms

every cloud has a silver lining

در پس هر دشواری گشایشی است (در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است) (پس از تیرگی، روشنی گیرد آب، برآید پس‌از تیره‌شب، آفتاب) (خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری)

ارجاع به لغت lining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lining

لغات نزدیک lining

پیشنهاد بهبود معانی