گذشتهی ساده:
linedشکل سوم:
linedسومشخص مفرد:
linesآستر، پوشش، دیواره، پوشش دیواره، روانداز (مادهای که سطح داخلی چیزی را میپوشاند)
The jacket has a warm lining perfect for winter.
این کت آستر گرمی دارد که برای زمستان مناسب است.
The lining of the stomach plays a crucial role in digestion of food.
پوشش معده در هضم غذا نقش مهمی دارد.
The curtains had a beautiful gold lining that caught the light.
پردهها آستر طلایی زیبایی داشتند که نور را جذب میکرد.
آستردوزی، (عمل) پوشاندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Proper lining in the suitcase protects fragile items during travel.
آستردوزی مناسب در چمدان از وسایل شکننده در طول سفر محافظت میکند.
The chef emphasized the importance of lining the baking tray with parchment paper.
سرآشپز بر اهمیت پوشاندن سینی فر با کاغذ روغنی تاکید کرد.
every cloud has a silver lining
در پس هر دشواری گشایشی است (در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است) (پس از تیرگی، روشنی گیرد آب، برآید پساز تیرهشب، آفتاب) (خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lining» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lining