فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Liner

ˈlaɪnər ˈlaɪnə

شکل جمع:

liners

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کشتی یا هواپیمای مسافری، آستردوز، آستری، کسی که خط می‌کشد، خط‌کش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They crossed the Atlantic on a luxury liner.

آنان با یک کشتی مجلل مسافری از اقیانوس اطلس گذشتند.

a helmet liner

تودوزی کلاه خود (یا کلاه ایمنی)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liner

  1. noun a piece of cloth that is used as the inside surface of a garment
    Synonyms:
    lining airliner cruiser ocean-liner
  1. noun a large commercial ship (especially one that carries passengers on a regular schedule)
    Synonyms:
    ocean-liner
  1. noun (baseball) a hit that flies straight out from the batter
    Synonyms:
    line-drive

ارجاع به لغت liner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liner

لغات نزدیک liner

پیشنهاد بهبود معانی