آخرین به‌روزرسانی:

Backwash

-wɒːʃ / / -wɑːʃ ˈbækwɒʃ

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

بازگشت موج، اضطراب یا آشفتگی بعد از انجام عملی، عواقب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

food shortages in the backwash of the war

کمبود مواد غذایی در نتیجه‌ی جنگ

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backwash

  1. noun repercussion
    Synonyms:
    result aftermath wake

ارجاع به لغت backwash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backwash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backwash

لغات نزدیک backwash

پیشنهاد بهبود معانی