فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Avoidable

əˈvɔɪdəbl əˈvɔɪdəbl

صفت تفضیلی:

more avoidable

صفت عالی:

most avoidable

معنی

adjective

پرهیزکردنی ، اجتناب‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avoidable

  1. adjective preventable
    Synonyms:
    unnecessary needless stoppable escapable avertible
    Antonyms:
    inevitable inescapable

لغات هم‌خانواده avoidable

  • adjective
    avoidable
  • verb - transitive
    avoid

ارجاع به لغت avoidable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avoidable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avoidable

لغات نزدیک avoidable

پیشنهاد بهبود معانی