امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Worrisome

ˈwɜrːisəm ˈwʌrism
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مزاحم، غم‌زده، مسبب ناراحتی، آزاردهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد worrisome

  1. adjective troublesome
    Synonyms:
    annoying irritating bothersome disturbing upsetting worrying inconvenient vexing tiresome trying taxing wearisome disquieting uneasy anxious nervous apprehensive alarming unnerving irksome burdensome agonizing

لغات هم‌خانواده worrisome

  • verb - transitive
    worry

ارجاع به لغت worrisome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worrisome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worrisome

لغات نزدیک worrisome

پیشنهاد بهبود معانی