آخرین به‌روزرسانی:

Worrisome

ˈwɜrːisəm ˈwʌrism

معنی

adjective

مزاحم، غم‌زده، مسبب ناراحتی، آزاردهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد worrisome

  1. adjective troublesome
    Synonyms:
    annoying irritating bothersome disturbing upsetting worrying inconvenient vexing tiresome trying taxing wearisome disquieting uneasy anxious nervous apprehensive alarming unnerving irksome burdensome agonizing

لغات هم‌خانواده worrisome

ارجاع به لغت worrisome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worrisome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/worrisome

لغات نزدیک worrisome

پیشنهاد بهبود معانی