شکل جمع:
juxtapositionsمجاورت، پهلویهمگذاری، همنشینی، کنارهمچینی، همجواری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The design of the room was a juxtaposition of modern furniture and antique decorations.
طراحی اتاق همنشینی اثاثیهی مدرن و دکورهای عتیقه بود.
the juxtaposition of wealth and poverty in the city
مجاورت ثروت و فقر در شهر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «juxtaposition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/juxtaposition