گذشتهی ساده:
adjoinedشکل سوم:
adjoinedسومشخص مفرد:
adjoins(adjacent) نزدیک، مجاور، همسایه، همجوار، دیواربهدیوار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
two adjoining plots of land
دو قطعه زمین هممرز
adjoining buildings
ساختمانهای بههمپیوسته
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adjoining» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adjoining