آخرین به‌روزرسانی:

Conterminous

American: kɒnˈtɜːrmɪnəs British: kɒnˈtɜːmɪnəs

معنی و نمونه‌جمله

adjective

هم‌مرز، مجاور، نوک‌به‌نوک، متلاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The conterminous U.S. does not include Alaska and Hawaii.

بخش یکپارچه‌ی ایالات متحده شامل آلاسکا و هاوایی نمی‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conterminous

  1. adjective contained within the same limits
    Synonyms:
    equal like coextensive coterminous coincident commensurate
  1. adjective having a common boundary
    Synonyms:
    adjacent bordering contiguous proximal

ارجاع به لغت conterminous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conterminous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conterminous

لغات نزدیک conterminous

پیشنهاد بهبود معانی