آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

    Adjacent

    əˈdʒeɪsnt əˈdʒeɪsnt

    معنی adjacent | جمله با adjacent

    adjective C2

    مجاور، نزدیک، کناری، همسایه، هم‌جوار، دیوار‌به‌دیوار، در حوالی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The adjacent classroom was empty, so the teacher decided to use it for a group activity.

    کلاس مجاور خالی بود و معلم تصمیم گرفت از آن برای یک فعالیت گروهی استفاده کند.

    He went to the adjacent room.

    او به اتاق کناری رفت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    adjacent farms

    مزارع هم‌جوار

    to be adjacent

    در حوالی هم بودن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد adjacent

    1. adjective next to, abutting
      Synonyms:
      near close beside next to neighboring adjoining contiguous bordering touching alongside close by next door
      Antonyms:
      far away distant separate apart detached remote faraway disconnected nonadjacent

    سوال‌های رایج adjacent

    معنی adjacent به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Adjacent» در زبان فارسی به «مجاور» یا «کنار هم» ترجمه می‌شود.

    «مجاور» به معنای قرار داشتن در کنار یا نزدیک به چیزی یا کسی است، به گونه‌ای که دو یا چند شیء یا مکان در تماس مستقیم یا بسیار نزدیک به هم قرار دارند. این واژه در توصیف موقعیت‌های مکانی، روابط فضایی و حتی در مفاهیم انتزاعی کاربرد دارد و نشان‌دهنده پیوستگی و نزدیکی بدون فاصله قابل توجه است.

    از نظر جغرافیایی و فضایی، «adjacent» برای توصیف محل‌هایی به کار می‌رود که در کنار یکدیگر قرار دارند؛ مثلاً دو اتاق مجاور، قطعات زمین کنار هم یا ساختمان‌های هم‌جوار. این مفهوم در نقشه‌برداری، معماری، برنامه‌ریزی شهری و طراحی داخلی اهمیت زیادی دارد و به دقیق‌تر شدن توصیف موقعیت‌ها کمک می‌کند.

    در مفاهیم انتزاعی‌تر، «adjacent» می‌تواند به ایده‌ها، مفاهیم یا حوزه‌هایی اشاره کند که از نظر موضوعی یا معنایی به هم نزدیک یا مرتبط هستند. مثلاً در ریاضیات، دو زاویه مجاور هستند اگر یک ضلع مشترک داشته باشند و در کنار هم قرار گیرند. در بحث‌های علمی و فنی، این کلمه برای بیان ارتباط یا نزدیکی مفهومی نیز استفاده می‌شود.

    از لحاظ دستوری، «adjacent» به عنوان صفت به کار می‌رود و معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد؛ مثلاً در جمله «The adjacent room is empty» یعنی «اتاق مجاور خالی است». استفاده صحیح از این واژه در زبان انگلیسی به بیان دقیق‌تر موقعیت‌ها و ارتباط‌ها کمک می‌کند و از ابهام جلوگیری می‌نماید.

    «Adjacent» واژه‌ای است که به توصیف نزدیکی و مجاورت دقیق میان اشیاء، مکان‌ها یا مفاهیم می‌پردازد و در حوزه‌های مختلف علمی، فنی، روزمره و ادبی کاربرد فراوان دارد. شناخت درست و به‌کارگیری آن، توانایی بیان موقعیت‌ها و روابط را در زبان افزایش می‌دهد و موجب شفافیت و دقت بیشتر در ارتباطات می‌شود.

    ارجاع به لغت adjacent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adjacent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adjacent

    لغات نزدیک adjacent

    • - adj gen
    • - adjacency
    • - adjacent
    • - adjacent angles
    • - adject
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.