Irrevocable

ɪˈrevəkəbl ɪˈrevəkəbl ɪˈrevəkəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرقابل‌فسخ، (درمورد عقد) لازم، قطعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- an irrevocable decision
- تصمیم لغونشدنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irrevocable

  1. adjective fixed, unchangeable
    Synonyms: certain, changeless, constant, doomed, established, fated, final, immutable, indelible, inevitable, invariable, irremediable, irretrievable, irreversible, lost, permanent, predestined, predetermined, settled, unalterable, unrepealable, unreversible
    Antonyms: alterable, changeable, reversible, revocable

ارجاع به لغت irrevocable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irrevocable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irrevocable

لغات نزدیک irrevocable

پیشنهاد بهبود معانی