فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reversible

rɪˈvɜrːsbl rɪˈvɜːsəbl

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective C2

برگشت‌پذیر، دورو

noun adjective

برگرداندنی، لغو کردنی، قابل نقض، پشت و رو کردنی،(درمورد لباس) دو رو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a reversible raincoat

پالتو بارانی دورو

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reversible

  1. adjective capable of reversing or being reversed
    Synonyms:
    two-sided
    Antonyms:
    irreversible nonreversible

لغات هم‌خانواده reversible

ارجاع به لغت reversible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reversible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reversible

لغات نزدیک reversible

پیشنهاد بهبود معانی