شکل نوشتاری دیگر این لغت: revokable
قابل فسخ، ابطالپذیر، قابل برگشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She signed a revocable power of attorney to manage her finances.
او برای مدیریت امور مالی خود، وکالتنامهای قابل فسخ امضا کرد.
The organization established a revocable policy to adapt to changing needs.
این سازمان برای انطباق با نیازهای درحال تغییر، یک خط مشی قابل برگشت ایجاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «revocable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revocable