صفت تفضیلی:
more indiscriminateصفت عالی:
most indiscriminateناشی از عدم تبعیض، خالی از تبعیض، یکسره، بیهدف، کورکورانه، سهلانگارانه، نسنجیده، بیفکر، بدون حسابوکتاب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They didn't just kill soldiers; they rather carried out an indiscriminate massacre of women and children, young and old.
آنان فقط سربازان را نکشتند؛ بلکه اقدام به کشتار بدون استثنای زن و بچه و پیر و جوان کردند.
The indiscriminate viewing of T.V. programs.
تماشای هر برنامهی تلویزیونی که پیش بیاید.
indiscriminate sexual intercourse
جماع با هر کس که پیش آید
an indiscriminate mixture of several languages
آمیزهی آشفتهای از چندین زبان خارجی
an indiscriminate collection of colored pictures
مجموعهی قاتیپاتی از تصویرهای رنگی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «indiscriminate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indiscriminate