خیلی جدی، با جدیت، با حالت رسمی، با حالت سنگین، موقرانه، با هیبت، با متانت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She nodded solemnly at the news of his departure.
با خبر رفتن او با جدیت سر تکان داد.
The judge spoke solemnly as he delivered the verdict.
قاضی هنگام صدور حکم با حالت رسمی صحبت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «solemnly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solemnly