با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Madison

ˈmædəsən ˈmædəsən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • جیمز مدیسون (چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا)
  • شهر مدیسون (مرکز ایالت ویسکانسین - آمریکا)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد madison

  1. noun 4th President of the United States; member of the Continental Congress and rapporteur at the Constitutional Convention in 1776; helped frame the Bill of Rights (1751-1836)
    Synonyms: james madison, President Madison
  2. noun Capital of the state of Wisconsin; located in the southern part of state; site of the main branch of the University of Wisconsin
    Synonyms: capital of Wisconsin

ارجاع به لغت madison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «madison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/madison

لغات نزدیک madison

پیشنهاد بهبود معانی