آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مهر ۱۴۰۴

    Cattle

    ˈkætl ˈkætl

    معنی cattle | جمله با cattle

    noun plural B1

    جانورشناسی احشام، گله‌ی گاو، حیوانات اهلی، دام‌ها

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    The cattle were grazing peacefully in the field.

    دام‌ها در دشت به آرامی چرا می‌کردند.

    The farmer counted his cattle before bringing them to market.

    کشاورز قبل‌از بردن گله‌ی گاوش به بازار، آن‌ها را شمرد.

    noun plural

    ناپسند عوام، عوام‌الناس، توده‌ی مردم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The cattle of society are often easily swayed by the opinions of others.

    عوام جامعه معمولاً به‌راحتی تحت‌تأثیر عقاید دیگران قرار می‌گیرند.

    The cattle of the city were all rushing to the concert tonight.

    مردم شهر امشب همگی باعجله به‌سمت کنسرت می‌رفتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cattle

    1. noun bovine animals
      Synonyms:
      cows livestock stock herd calves bulls oxen beasts moo cows dogies bovid mammals shorthorns longhorn strays

    Collocations

    cattle-grid

    (انگلیس) صفحه‌ی آهن مشبک که بر کف برخی راه‌ها می‌گذارند تا چهارپایان نتوانند از آن رد شده و وارد جاده شوند

    cattle-market

    1- بازار خرید و فروش چارپایان 2- (انتقادآمیز) نمایش‌هایی که در آن بر گیرایی بدنی و جنسی زنان تکیه می‌شود (مانند مسابقات زیبایی)

    سوال‌های رایج cattle

    معنی cattle به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی cattle در زبان فارسی به‌صورت «احشام»، «گاو و گوساله‌ها» و یا به‌طور کلی «دام» ترجمه می‌شود.

    این واژه به گروهی از حیوانات اهلی نشخوارکننده اشاره دارد که عمدتاً برای تولید گوشت، شیر، پوست و کارهای کشاورزی پرورش داده می‌شوند. ریشه‌ی cattle از واژه‌ی لاتین capitale گرفته شده است که در اصل به «سر سرمایه» اشاره داشت و نشان‌دهنده ارزش اقتصادی دام‌ها در جوامع کشاورزی قدیم است.

    در کشاورزی و دامپروری، cattle نقش بسیار مهمی دارد. این حیوانات منبع اصلی غذا و محصولات لبنی برای انسان هستند و در اقتصاد بسیاری از جوامع به ویژه در مناطق روستایی، جزء سرمایه‌های ارزشمند محسوب می‌شوند. جمله‌ی The farmer has a herd of cattle on his farm («کشاورز یک گله دام در مزرعه خود دارد») نمونه‌ای از کاربرد این واژه در زندگی روزمره است.

    از منظر اقتصادی، cattle نه تنها منبع تولید غذا، بلکه نمادی از دارایی و ثروت در جوامع کشاورزی است. در بسیاری از فرهنگ‌ها، مالکیت دام نشانه‌ای از قدرت، رفاه و جایگاه اجتماعی فرد به شمار می‌رود. این مفهوم نشان می‌دهد که ارزش دام‌ها صرفاً در محصولات آن‌ها نیست، بلکه در نقش اجتماعی و اقتصادی آن‌ها نیز نمود دارد.

    در زیست‌شناسی و علوم دامپزشکی، cattle شامل گونه‌ها و نژادهای مختلف گاوها و گوساله‌هاست که با توجه به هدف پرورش، تغذیه و نگهداری آن‌ها متفاوت است. این حیوانات نیازمند مراقبت‌های بهداشتی، تغذیه مناسب و مدیریت محیطی دقیق هستند تا سلامت و بهره‌وری آن‌ها حفظ شود.

    از دیدگاه مفهومی، cattle یادآور رابطه‌ی دیرینه انسان با حیوانات و اهمیت آن‌ها در تأمین نیازهای زندگی است. این واژه نمادی از تأثیر دام‌ها بر اقتصاد، فرهنگ و زندگی روزمره انسان‌هاست و نشان می‌دهد که پرورش و مدیریت حیوانات اهلی، یکی از پایه‌های توسعه و پایداری جوامع انسانی به شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت cattle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cattle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cattle

    لغات نزدیک cattle

    • - cattiness
    • - cattish
    • - cattle
    • - cattle tick fever
    • - cattle-grid
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.