فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overcrowding

ˌoʊvɚˈkraʊdɪŋ ˌəʊvəˈkraʊdɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شلوغی بیش‌ازحد، ازدحام بیش‌ازحد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Passengers will not accept overcrowding and delays.

مسافران شلوغی بیش‌ازحد و تأخیر را نخواهند پذیرفت.

The World Health Organization is concerned with overcrowding of sleeping accommodation as a risk for the spread of tuberculosis.

سازمان بهداشت جهانی (WHO) نگران ازدحام بیش‌ازحد خوابگاه‌ها به‌عنوان خطری برای گسترش سل است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcrowding

  1. noun
    Synonyms:
    population explosion overpopulation overbuilding

لغات هم‌خانواده overcrowding

ارجاع به لغت overcrowding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcrowding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overcrowding

لغات نزدیک overcrowding

پیشنهاد بهبود معانی