فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shoreward

ˈʃɔːrwərd ˈʃɔːwərd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective adverb
    به‌سوی ساحل، کران‌سوی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shoreward

  1. adjective (of winds) coming from the sea toward the land
    Synonyms: inshore, onshore, seaward
    Antonyms: offshore

ارجاع به لغت shoreward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoreward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoreward

لغات نزدیک shoreward

پیشنهاد بهبود معانی