Shoreward

ˈʃɔːrwərd ˈʃɔːwərd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
به‌سوی ساحل، کران‌سوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shoreward

  1. adjective (of winds) coming from the sea toward the land
    Synonyms: inshore, onshore, seaward
    Antonyms: offshore

ارجاع به لغت shoreward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoreward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoreward

لغات نزدیک shoreward

پیشنهاد بهبود معانی