زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Onside

ˌɑːn- / / ˌɒːn- ˌɒnˈsaɪd

معنی onside | جمله با onside

adjective adverb

(بازی‌های ورزشی) در محل خود، بجا، قانونی (در‌برابر: offside)، خارج نشده ازخط

He was definitely onside when he scored that goal.

زمانی که آن گل را به ثمر رساند قطعاً داخل خط بود.

The referee declared him onside.

داور او را به داخل زمین فراخواند.

adverb adjective

(فوتبال آمریکایی) زدن توپ با پا به مسافت کم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد onside

  1. adjective not offside; being within the prescribed area of play
    Antonyms:
    offside

ارجاع به لغت onside

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «onside» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/onside

لغات نزدیک onside

پیشنهاد بهبود معانی