امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Job Security

ˈdʒɑːb sɪˌkjʊrət̬i ˈdʒɒb sɪˌkjʊərɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun uncountable
امنیت شغلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Many employees prioritize job security over higher salaries.
- بسیاری از کارمندان امنیت شغلی را به حقوق بالاتر ترجیح می‌دهند.
- Job security is a key factor in employee satisfaction.
- امنیت شغلی یک عامل کلیدی در رضایت کارکنان است.
- During economic downturns, job security becomes a major concern for workers.
- در دوران رکود اقتصادی، امنیت شغلی به یکی از دغدغه‌های اصلی کارگران تبدیل می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد job security

  1. noun the state of having a job that is secure and from which one is unlikely to be dismissed

ارجاع به لغت job security

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «job security» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/job-security

لغات نزدیک job security

پیشنهاد بهبود معانی