فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Job Satisfaction

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun uncountable

رضایت شغلی (نگرش فرد نسبت به شغل خود که میزان خشنودی وی از موقعیت شغلی، درآمد، محیط کار و علاقه‌مندی به آن کار را نشان می‌دهد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

High job satisfaction often leads to increased productivity.

رضایت شغلی بالا اغلب منجر به افزایش بهره‌وری می‌شود.

High levels of job satisfaction can lead to better teamwork.

سطوح بالای رضایت شغلی می‌تواند به کار تیمی بهتری منجر شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Companies often prioritize job satisfaction to retain talent.

شرکت‌ها برای حفظ استعدادها اغلب رضایت شغلی را در اولویت قرار می‌دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد job satisfaction

  1. noun a feeling of fulfilment or enjoyment that a person derives from their job

ارجاع به لغت job satisfaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «job satisfaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/job-satisfaction

لغات نزدیک job satisfaction

پیشنهاد بهبود معانی