آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Queasy

ˈkwiːzi ˈkwiːzi

معنی queasy | جمله با queasy

adjective

( queazy ) تهوع‌‌آور، لطیف مزاج، وسواسی، زیاد دقیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the queasy motion of the waves

حرکت تهوع‌آور امواج

The jolts of the bus made me queasy.

تکان‌های اتوبوس حال مرا به هم زد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a queasy stomach

شکم منقلب

How queasy we become when a mean person claims to be good.

چقدر بیزار می‌شویم وقتی که آدم بدجنسی ادعای نیکی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد queasy

ارجاع به لغت queasy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «queasy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/queasy

لغات نزدیک queasy

پیشنهاد بهبود معانی