با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Limpid

ˈlɪmpɪd ˈlɪmpɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زلال، صاف، ناب، روشن، خالص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- the limpid waters of Canadian lakes
- آب‌های زلال دریاچه‌های کانادا
- limpid prose
- نثر سلیس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد limpid

  1. adjective clear, comprehensible
    Synonyms: bright, comprehensible, crystal-clear, crystalline, definite, distinct, filmy, intelligible, lucid, luculent, obvious, pellucid, perspicuous, pure, see-through, thin, translucent, transparent, transpicuous, unambiguous
    Antonyms: incomprehensible, muddy, obscure, unintelligible, vague

ارجاع به لغت limpid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «limpid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/limpid

لغات نزدیک limpid

پیشنهاد بهبود معانی