با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Perspicuous

    pəˈspɪkjʊəs pəˈspɪkjʊəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    واضح، صریح، روشن، شفاف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a perspicuous argument
    - بحثی که به آسانی قابل‌فهم است
    - perspicuous in meaning
    - دارای معنی روشن
    - Try to write perspicuously.
    - سعی کن روشن بنویسی.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد perspicuous

    1. adjective clear, obvious
      Synonyms: apparent, clear-cut, comprehensible, crystal, crystal-clear, distinct, easily understood, explicit, intelligible, limpid, lucent, lucid, luminous, pellucid, plain, self-evident, straightforward, transparent, unambiguous, unblurred, understandable
      Antonyms: obscure, unclear, vague

    ارجاع به لغت perspicuous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perspicuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perspicuous

    لغات نزدیک perspicuous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند