Luculent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نورانی، روشن، نورافشان، واضح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد luculent

  1. (of language) transparently clear; easily understandable; ; ; - Robert Burton
    Synonyms: lucid, limpid, pellucid, crystal clear, perspicuous

ارجاع به لغت luculent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «luculent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luculent

لغات نزدیک luculent

پیشنهاد بهبود معانی