صفت تفضیلی:
crunchierصفت عالی:
crunchiest(آنچه که صدای قروچقروچ ایجاد کند) خشخش کننده، کروچی، کلوچی، کروچگر، ترد، قاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Kloucheh bread is very crunchy.
نان کلوچه خیلی ترد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crunchy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crunchy