فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chewy

ˈtʃuːi ˈtʃuːi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    chewier
  • صفت عالی:

    chewiest

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    جویدنی
    • - chewy candy
    • - آب‌نبات جویدنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chewy

  1. adjective requiring chewing
    Synonyms: gummy, gooey, sticky, tough

ارجاع به لغت chewy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chewy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chewy

لغات نزدیک chewy

پیشنهاد بهبود معانی