(administration) و (administrative) اجرا، مدیریت، اجرایی، اداری
the university adm
مدیریت دانشگاه
adm affairs
امور اجرایی
(ADM) (admiral) ادمیرال، دریابد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The admiral's ship was the largest and most powerful in the entire navy.
کشتی ادمیرال بزرگترین و قدرتمندترین کشتی در کل نیروی دریایی بود.
The adm's strategic decisions were key to the success of the mission.
تصمیمهای استراتژیک دریابد کلید موفقیت این ماموریت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adm