فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Station-to-station
ˈsteɪʃənˈtuːˈsteɪʃən
ˈsteɪʃəntuːˈsteɪʃən
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
(تماس) شانسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He requested a station-to-station call to quickly discuss urgent matters.
او درخواست یک تماس شانسی برای گفت‌وگوی سریع در مورد مسائل ضروری کرد.
The station-to-station connection allowed the caller to speak with any available employee.
اتصال شانسی به تماس‌گیرنده اجازه می‌داد با هر کارمند در دسترس صحبت کند.
ارجاع به لغت station-to-station
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «station-to-station» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/station-to-station
لغات نزدیک station-to-station
- - station house
- - station wagon
- - station-to-station
- - stationary
- - stationary engineer