فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jobless

ˈdʒɑːbləs ˈdʒɒbləs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بیکار، نیازمند به کار

He is presently jobless.

او فعلاً بیکار است.

adjective

وابسته به بیکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

jobless training

آموزش بیکاران

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jobless

  1. adjective unemployed
    Synonyms:
    out of work out of a job without employment laid off between jobs workless without gainful employment collecting unemployment benefits on the dole

لغات هم‌خانواده jobless

  • noun
    job, jobless
  • adjective
    jobless

ارجاع به لغت jobless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jobless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jobless

لغات نزدیک jobless

پیشنهاد بهبود معانی