آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Abortive

əˈbɔːrt̬ɪv əˈbɔːtɪv

معنی abortive | جمله با abortive

مسقط، رشد‌نکرده، عقیم، بی‌ثمر، بی‌نتیجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Their forces made abortive attempts to capture our positions.

نیروهای آن‌ها برای گرفتن مواضع ما سعی بیهوده می‌کردند.

abortive transduction

ترارسانی افگانشی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abortive

ارجاع به لغت abortive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abortive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abortive

لغات نزدیک abortive

پیشنهاد بهبود معانی