تلاش ناموفق/بیثمر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They made an abortive attempt to climb the mountain.
آنها تلاشی ناموفق برای صعود به کوه انجام دادند.
The rebels launched an abortive attempt to seize power.
شورشیان تلاشی بیثمر برای به دست گرفتن قدرت انجام دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abortive attempt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abortive-attempt