امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abortive Attempt

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
تلاش ناموفق/بی‌ثمر link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They made an abortive attempt to climb the mountain.
- آنها تلاشی ناموفق برای صعود به کوه انجام دادند.
- The rebels launched an abortive attempt to seize power.
- شورشیان تلاشی بی‌ثمر برای به دست گرفتن قدرت انجام دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت abortive attempt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abortive attempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abortive-attempt

لغات نزدیک abortive attempt

پیشنهاد بهبود معانی