فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unerring

ʌnˈɜːrɪŋ ʌnˈɜːrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    خطا‌ناپذیر، اشتباه‌نشدنی، غیر‌قابل لغزش، بی‌تردید
    • - the unerring judgement of the surgeon
    • - قضاوت خطا‌ناپذیر جراح
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unerring

  1. adjective accurate
    Synonyms: certain, errorless, exact, faultless, impeccable, inerrable, inerrant, infallible, invariable, just, perfect, reliable, sure, true, trustworthy, unfailing
    Antonyms: erring, imperfect, inaccurate, mistaken

ارجاع به لغت unerring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unerring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unerring

لغات نزدیک unerring

پیشنهاد بهبود معانی