Whimsicality

    ˌwɪmzɪˈkæləti ˌwɪmzɪˈkæləti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    هوس‌بازی، بوالهوسی، هر دم خیالی، هردمبیلی (whimsicalness هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun
    هوس، ویر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد whimsicality

    1. noun the trait of behaving like an imp
      Synonyms:
      mischievousness impishness capriciousness whimsy whimsey flightiness arbitrariness puckishness

    ارجاع به لغت whimsicality

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «whimsicality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whimsicality

    لغات نزدیک whimsicality

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه