پزشکی دمیدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The doctor insufflated the powdered medicine into the patient's nasal cavity.
دکتر داروی پودرشده را در حفرهی بینی بیمار دمید.
The anesthesiologist used a specialized device to insufflate anesthetic gas into the patient's airway.
متخصص بیهوشی با استفاده از یک دستگاه تخصصی گاز بیهوشی را به مجرای تنفسی بیمار دمید.
دین دمیدن (به عنوان نماد نفوذ معنوی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In some cultures, it's customary to insufflate holy air onto sacred objects.
در برخی از فرهنگها، دمیدن هوای مقدس روی اشیای مقدس مرسوم است.
The priest would insufflate divine grace upon the congregation during the ceremony.
کشیش در طول مراسم فیض الهی را بر جماعت میدمید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «insufflate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insufflate