فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

All-out

ˌɒˈlaʊt ˌɒˈlaʊt

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت قید (adverb): all out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

کامل، حسابی، تمام‌عیار، تمام‌وکمال

all-out war

جنگ همه‌جانبه

an all-out effort

کوشش همه‌جانبه

adverb

با تمام قوا، با تمام وجود، با همه‌ی قدرت، سخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The volunteers worked all out to clean up the beach.

داوطلبان با تمام وجود کار کردند تا ساحل را تمیز کنند.

He went all out in the race and ended up winning the first place.

او در این مسابقه سخت تلاش کرد و در نهایت مقام اول را به دست آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد all-out

  1. adjective total
    Synonyms:
    complete absolute full-scale maximum full-blown
    Antonyms:
    half-hearted halfway

ارجاع به لغت all-out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «all-out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/all-out

لغات نزدیک all-out

پیشنهاد بهبود معانی