شکل نوشتاری این لغت در حالت قید (adverb): all out
کامل، حسابی، تمامعیار، تماموکمال
all-out war
جنگ همهجانبه
an all-out effort
کوشش همهجانبه
با تمام قوا، با تمام وجود، با همهی قدرت، سخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The volunteers worked all out to clean up the beach.
داوطلبان با تمام وجود کار کردند تا ساحل را تمیز کنند.
He went all out in the race and ended up winning the first place.
او در این مسابقه سخت تلاش کرد و در نهایت مقام اول را به دست آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «all-out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/all-out