با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Soap

soʊp səʊp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    soaped
  • شکل سوم:

    soaped
  • سوم‌شخص مفرد:

    soaps
  • وجه وصفی حال:

    soaping
  • شکل جمع:

    soaps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A2
صابون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The scent of the soap filled the entire room.
- بوی صابون تمام اتاق را پر کرده بود.
- I need to buy a new bar of soap for the bathroom.
- باید صابون جدیدی برای حمام بخرم.
- She prefers to use natural soap.
- ترجیح می‌دهد از صابون طبیعی استفاده کند.
noun countable informal
سریال آبکی، مجموعه‌ی احساسی (گونه‌ای مجموعه‌ی تلویزیونی یا سریال رادیویی که در آن پیش از رسیدن به پایان خوش غم ملودرامی را تا جایی که ممکن است کش می‌دهند)
- My grandmother is addicted to watching soap, she never misses an episode.
- مادربزرگ من به تماشای سریال آبکی معتاد است. او هرگز یک قسمت را هم از دست نمی‌دهد.
- The soap has been on the air for over 20 years.
- این مجموعه‌ی احساسی بیش از ۲۰ سال است که روی آنتن می‌رود.
verb - transitive
صابون زدن، با صابون شستن
- He soaps his body with a natural fragrance-free soap.
- او با صابون طبیعی عاری از مواد عطرزا به بدنش صابون می‌زند.
- He gently soaped the delicate fabric.
- پارچه‌ی ظریف را به‌آرامی با صابون شست.
verb - transitive
چاپلوسی کردن، زیادی تعریف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soap

  1. noun Street names for gamma hydroxybutyrate
    Synonyms: detergent, cleanser, saponin, solvent, castile, softener, scoop, soapsuds, max, liquid ecstasy, lather, grievous-bodily-harm, suds, goop, wash, Georgia home boy, easy-lay
  2. verb Rub soap all over, usually with the purpose of cleaning
    Synonyms: saponify, lather
  3. adjective
    Synonyms: saponaceous, soaplike, soapy

Idioms

  • no soap

    (امریکا - عامیانه) 1- (پیشنهاد و غیره) قابل‌قبول نیست 2- فایده ندارد، شدنی نیست

ارجاع به لغت soap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soap

لغات نزدیک soap

پیشنهاد بهبود معانی