آخرین به‌روزرسانی:

Detest

dɪˈtest dɪˈtest

گذشته‌ی ساده:

detested

شکل سوم:

detested

سوم‌شخص مفرد:

detests

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

متنفر بودن، نفرت داشتن، بیزار بودن، بد آمدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I truly detest having to deal with bureaucracy; it's so frustrating.

من واقعاً از سروکله زدن با کاغذبازی بدم می‌آید؛ خیلی خسته‌کننده است.

I detest the smell of cigars.

از بوی سیگار برگ بیزارم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I detest a government that mistreats its own people.

من از حکومتی که با مردم خود بدرفتاری کند، انزجار دارم.

those detested criminals

آن بزهکاران منفور

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detest

  1. verb hate; feel disgust toward
    Synonyms:
    hate dislike intensely despise loathe abhor reject repudiate abominate execrate have no use for be allergic to down on feel aversion toward feel hostility toward recoil from feel repugnance toward
    Antonyms:
    like love adore respect cherish prize

سوال‌های رایج detest

گذشته‌ی ساده detest چی میشه؟

گذشته‌ی ساده detest در زبان انگلیسی detested است.

شکل سوم detest چی میشه؟

شکل سوم detest در زبان انگلیسی detested است.

وجه وصفی حال detest چی میشه؟

وجه وصفی حال detest در زبان انگلیسی detesting است.

سوم‌شخص مفرد detest چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد detest در زبان انگلیسی detests است.

ارجاع به لغت detest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detest

لغات نزدیک detest

پیشنهاد بهبود معانی