آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Consanguineous

kɑːnsæŋˈɡwɪniːəs ˌkɒnsæŋˈɡwɪnɪəs

معنی consanguineous

adjective

هم‌نیا، هم‌خون، هم‌تبار، خویش، خویشاوند (consanguine هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consanguineous

  1. adjective connected by or as if by kinship or common origin
    Synonyms:

ارجاع به لغت consanguineous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consanguineous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consanguineous

لغات نزدیک consanguineous

پیشنهاد بهبود معانی