آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Consanguinity

ˌkɑːnsæŋˈɡwɪnət̬i ˌkɒnsæŋˈɡwɪnəti

معنی consanguinity | جمله با consanguinity

noun

خویشی صلبی، قوم وخویشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

bonds of consanguinity

رشته‌های قرابت خانوادگی

the consanguinity of some religions

قرابت برخی مذاهب با یکدیگر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consanguinity

  1. noun family relationship

ارجاع به لغت consanguinity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consanguinity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consanguinity

لغات نزدیک consanguinity

پیشنهاد بهبود معانی