آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ خرداد ۱۴۰۳

    Cons

    ˈkɑːnz kɒnz

    توضیحات:

    cons به‌ترتیب از چپ به راست مخفف لغت‌های consecrated، conservative، consignment (consigned)، consolidated، consonant، constable، constitution، construction، consul است.

    معنی cons | جمله با cons

    abbreviation

    متبرکه، تقدیس‌شده، مقدس‌شده، تقدیس‌یافته

    The cons relics gleamed in the dimly lit chapel.

    آثار مقدس‌شده در کلیسای کم‌نور می‌درخشید.

    The priest blessed the cons water.

    کشیش آب متبرکه را مستفیض کرد.

    abbreviation

    محافظه‌کارانه، سنت‌گرایانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    His cons views on social issues made him a controversial figure.

    دیدگاه‌های سنت‌گرایانه او در مورد مسائل اجتماعی، او را به شخصیتی بحث‌برانگیز تبدیل کرد.

    She had a cons approach to investing, preferring low-risk options.

    او رویکردی محافظه‌کارانه برای سرمایه‌گذاری داشت و گزینه‌های کم‌خطر را ترجیح می‌داد.

    abbreviation

    مرسوله، بار، محموله‌

    The cons was delivered on time.

    مرسوله به‌موقع تحویل داده شد.

    He received a cons.

    او یک محموله دریافت کرد.

    abbreviation

    یکپارچه‌شده، ادغام‌شده، درآمیخته، یکجا، تلفیق‌شده، تلفیقی

    The team worked together to create a cons report for the meeting.

    این تیم برای ایجاد یک گزارش تلفیقی برای جلسه با یکدیگر همکاری کردند.

    The company's cons financial statements showed a strong performance.

    صورت‌های مالی ادغام‌شده‌ی شرکت عملکرد قوی را نشان داد.

    abbreviation

    زبان‌شناسی هم‌خوان، صامت، بی‌صدا

    The English alphabet has 21 cons.

    الفبای انگلیسی ۲۱ صامت دارد.

    Some languages have more cons than vowels.

    برخی از زبان‌ها بیشتر از حروف صدادار، هم‌خوان دارند.

    abbreviation

    پاسبان

    The cons patrolled the streets at night.

    پاسبان شبانه در خیابان‌ها گشت می‌زد.

    We need to report the theft to the cons on duty.

    باید سرقت را به پاسبان وظیفه گزارش کنیم.

    abbreviation

    قانون اساسی

    The cons guarantees certain rights and freedoms to all citizens.

    قانون اساسی حقوق و آزادی‌های خاصی را برای همه‌ی شهروندان تضمین می‌کند.

    A cons amendment requires a majority vote in the legislative body.

    اصلاح قانون اساسی مستلزم رای اکثریت در مجلس قانون‌گذاری است.

    abbreviation

    ساخت‌وساز، ساختمان، ساختار

    Safety helmets are mandatory at the cons site.

    استفاده از کلاه‌ایمنی در محل ساخت‌وساز الزامی است.

    The cons of the new bridge is progressing smoothly.

    ساختار پل جدید به‌آرامی درحال پیشرفت است.

    abbreviation

    کنسول، نماینده، قنسول

    The cons provided assistance to the stranded travelers at the embassy.

    کنسول به مسافران سرگردان در سفارت کمک کرد.

    As a cons, she was responsible for handling diplomatic relations with the neighboring country.

    او به‌عنوان نماینده مسئولیت رسیدگی به روابط دیپلماتیک با کشور همسایه را بر عهده داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cons

    1. verb to apply one's mind to the acquisition or production of knowledge
      Synonyms:
      studies
    1. noun a swindle in which you cheat at gambling or persuade a person to buy worthless property
      Synonyms:
      frauds swindles gyps stings games confidences flimflams
      Antonyms:
      honesties pros
    1. verb commit to memory; learn by heart
      Synonyms:
      learns memorizes
    1. verb deprive of by deceit
      Synonyms:
      cheats tricks fools deceives defrauds swindles dupes misleads victimizes bilks bamboozles diddles mulcts rooks bluffs guides steers directs cases views regards examines inspects surveys scrutinizes checks traverses learns knows masters studies convicts raps
    1. noun a person serving a sentence in a jail or prison
      Synonyms:
      inmates

    ارجاع به لغت cons

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cons» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cons

    لغات نزدیک cons

    • - conquistador
    • - conrad
    • - cons
    • - consanguine
    • - consanguineous
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.