cons بهترتیب از چپ به راست مخفف لغتهای consecrated، conservative، consignment (consigned)، consolidated، consonant، constable، constitution، construction، consul است.
متبرکه، تقدیسشده، مقدسشده، تقدیسیافته
The cons relics gleamed in the dimly lit chapel.
آثار مقدسشده در کلیسای کمنور میدرخشید.
The priest blessed the cons water.
کشیش آب متبرکه را مستفیض کرد.
محافظهکارانه، سنتگرایانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His cons views on social issues made him a controversial figure.
دیدگاههای سنتگرایانه او در مورد مسائل اجتماعی، او را به شخصیتی بحثبرانگیز تبدیل کرد.
She had a cons approach to investing, preferring low-risk options.
او رویکردی محافظهکارانه برای سرمایهگذاری داشت و گزینههای کمخطر را ترجیح میداد.
مرسوله، بار، محموله
The cons was delivered on time.
مرسوله بهموقع تحویل داده شد.
He received a cons.
او یک محموله دریافت کرد.
یکپارچهشده، ادغامشده، درآمیخته، یکجا، تلفیقشده، تلفیقی
The team worked together to create a cons report for the meeting.
این تیم برای ایجاد یک گزارش تلفیقی برای جلسه با یکدیگر همکاری کردند.
The company's cons financial statements showed a strong performance.
صورتهای مالی ادغامشدهی شرکت عملکرد قوی را نشان داد.
زبانشناسی همخوان، صامت، بیصدا
The English alphabet has 21 cons.
الفبای انگلیسی ۲۱ صامت دارد.
Some languages have more cons than vowels.
برخی از زبانها بیشتر از حروف صدادار، همخوان دارند.
پاسبان
The cons patrolled the streets at night.
پاسبان شبانه در خیابانها گشت میزد.
We need to report the theft to the cons on duty.
باید سرقت را به پاسبان وظیفه گزارش کنیم.
قانون اساسی
The cons guarantees certain rights and freedoms to all citizens.
قانون اساسی حقوق و آزادیهای خاصی را برای همهی شهروندان تضمین میکند.
A cons amendment requires a majority vote in the legislative body.
اصلاح قانون اساسی مستلزم رای اکثریت در مجلس قانونگذاری است.
ساختوساز، ساختمان، ساختار
Safety helmets are mandatory at the cons site.
استفاده از کلاهایمنی در محل ساختوساز الزامی است.
The cons of the new bridge is progressing smoothly.
ساختار پل جدید بهآرامی درحال پیشرفت است.
کنسول، نماینده، قنسول
The cons provided assistance to the stranded travelers at the embassy.
کنسول به مسافران سرگردان در سفارت کمک کرد.
As a cons, she was responsible for handling diplomatic relations with the neighboring country.
او بهعنوان نماینده مسئولیت رسیدگی به روابط دیپلماتیک با کشور همسایه را بر عهده داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cons» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cons