فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Equally
ˈiːkwəli
ˈiːkwəli
صفت تفضیلی:
more equallyصفت عالی:
most equallyمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
B2
به‌طور مساوی، به‌طور برابر، به یک اندازه ،به یک درجه
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They are equally powerful.
آنان به یک اندازه نیرومند هستند.
I divided the money equally among them.
پول را به‌طورمساوی بین آن‌ها بخش کردم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Try to encourage learning and equally to protect children from dangers.
بکوش که مشوق آموزش باشی و نیز کودکان را از خطر حفظ کنی.
مترادف و متضاد equally
-
adverb evenlySynonyms:fairly equitably justly impartially identically equivalently proportionately correspondingly uniformly coordinately symmetrically fifty-fiftyAntonyms:unequally unevenly unfairly
لغات هم‌خانواده equally
-
adjectiveequal
-
adverbequally
ارجاع به لغت equally
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «equally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equally
لغات نزدیک equally
- - equalize
- - equalizer
- - equally
- - equalze
- - equanimity