Unprejudiced

    ʌnˈpredʒʊdɪst ʌnˈpredʒʊdɪst
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    بدون ‌جانبداری، منصف، بدون تبعیض یا طرفداری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unprejudiced

    1. adjective fair
      Synonyms:
      just equal impartial unbiased objective equitable balanced even-handed nondiscriminatory dispassionate open-minded nonpartisan fair-minded uninfluenced uncolored straight unbigoted liberal
      Antonyms:
      unfair unjust biased prejudiced

    ارجاع به لغت unprejudiced

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unprejudiced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unprejudiced

    لغات نزدیک unprejudiced

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه