speed, rapidity, fastness, quickness, fleetness, expedition, clip, haste, velocity, promptness, speediness, celerity, dispatch, swiftness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کامیونهای سنگین و پر سروصدا با سرعت کم از پل رد میشدند.
Lumbering trucks were passing the bridge at low speed.
سرعت سرسامآور
breakneck speed
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرعت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرعت