آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pitcher

ˈpɪtʃər ˈpɪtʃə

شکل جمع:

pitchers

معنی pitcher | جمله با pitcher

noun countable B1

انگلیسی بریتانیایی کوزه

She poured water from the pitcher into her glass.

او آب را از کوزه داخل لیوانش ریخت.

I bought a beautiful ceramic pitcher for my mother as a gift.

یک کوزه‌ی سرامیکی زیبا برای مادرم هدیه خریدم.

noun countable

انگلیسی آمریکایی پارچ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a pitcher of water

یک پارچ آب

The pitcher was filled to the brim with refreshing lemonade.

پارچ تا لبه با لیموناد تازه پر شد.

noun countable

ورزش پرتاب‌کننده (بیسبال)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

مشاهده

The coach called for a new pitcher to come into the game.

مربی خواستار ورود یک پرتاب‌کننده‌ی تازه‌نفس به بازی شد.

Our team needs to find a reliable starting pitcher for next season.

تیم ما باید برای فصل آینده یک بازیکن پرتاب‌کننده‌ی قابل‌اعتماد پیدا کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pitcher

  1. noun baseball pitcher
    Synonyms:
    baseball player reliever closer hurler ace middle reliever knuckleballer

سوال‌های رایج pitcher

شکل جمع pitcher چی میشه؟

شکل جمع pitcher در زبان انگلیسی pitchers است.

ارجاع به لغت pitcher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pitcher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pitcher

لغات نزدیک pitcher

پیشنهاد بهبود معانی