دوشاخه، چنگال، شانه، پنجه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He pitchforked the hay into the truck.
او کاه را با چنگک توی کامیون میانداخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pitchfork» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pitchfork