شکل جمع:
tumblersلیوان (بدون دسته)
He drank water from the tumbler.
از لیوان آب نوشید.
She accidentally knocked over the tumbler, spilling water all over her desk.
او تصادفاً به لیوان برخورد کرد و آب روی میزش ریخت.
آکروباتباز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tumbler gracefully executed a series of flips and twists in the air.
آکروباتباز بهزیبایی یک سری تلنگرها و پیچشها را در هوا اجرا کرد.
The circus performer, a skilled tumbler, amazed the audience with their acrobatic stunts.
مجری سیرک که یک آکروباتباز ماهر بود، تماشاگران را با شیرینکاریهای آکروباتیک خود شگفتزده کرد.
جانورشناسی کبوتر ملقی، کبوتر پشتکزن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
I saw a flock of colorful tumblers at the local bird show.
در نمایشگاه پرندگان محلی دستهای از کبوترهای ملقی رنگارنگ را دیدم.
My friend owns a pair of trained tumblers that can execute perfect rolls mid-flight.
دوست من یک جفت کبوتر پشتکزن آموزشدیده دارد که میتواند چرخشهای عالی را در اواسط پرواز اجرا کند.
اهرم قفل، زبانهی قفل
The tumbler clicked as the key was turned in the lock.
با چرخاندن کلید در قفل، زبانهی قفل صدا کرد.
Without aligning all the tumblers, it would be impossible to unlock the door.
با در یک ردیف قرار نگرفتن تمام زبانههای قفل، باز کردن قفل در غیرممکن است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tumbler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tumbler