فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tumbler

ˈtʌmblər ˈtʌmblə

شکل جمع:

tumblers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

لیوان (بدون دسته)

He drank water from the tumbler.

از لیوان آب نوشید.

She accidentally knocked over the tumbler, spilling water all over her desk.

او تصادفاً به لیوان برخورد کرد و آب روی میزش ریخت.

noun countable

آکروبات‌باز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The tumbler gracefully executed a series of flips and twists in the air.

آکروبات‌باز به‌زیبایی یک سری تلنگرها و پیچش‌ها را در هوا اجرا کرد.

The circus performer, a skilled tumbler, amazed the audience with their acrobatic stunts.

مجری سیرک که یک آکروبات‌باز ماهر بود، تماشاگران را با شیرین‌کاری‌های آکروباتیک خود شگفت‌زده کرد.

noun countable

جانورشناسی کبوتر ملقی، کبوتر پشتک‌زن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

I saw a flock of colorful tumblers at the local bird show.

در نمایشگاه پرندگان محلی دسته‌ای از کبوترهای ملقی رنگارنگ را دیدم.

My friend owns a pair of trained tumblers that can execute perfect rolls mid-flight.

دوست من یک جفت کبوتر پشتک‌زن آموزش‌دیده دارد که می‌تواند چرخش‌های عالی را در اواسط پرواز اجرا کند.

noun countable

اهرم قفل، زبانه‌ی قفل

The tumbler clicked as the key was turned in the lock.

با چرخاندن کلید در قفل، زبانه‌ی قفل صدا کرد.

Without aligning all the tumblers, it would be impossible to unlock the door.

با در یک ردیف قرار نگرفتن تمام زبانه‌های قفل، باز کردن قفل در غیرممکن است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tumbler

  1. noun an acrobat
    Synonyms:
    gymnast acrobat equilibrist trampolinist
  1. noun a glass
    Synonyms:
    cup mug goblet roller pigeon

ارجاع به لغت tumbler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumbler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tumbler

لغات نزدیک tumbler

پیشنهاد بهبود معانی