آخرین به‌روزرسانی:

Headstone

ˈhedstoʊn ˈhedstəʊn

شکل جمع:

headstones

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سنگ قبر (سنگ یادبودی که در بالای گور به صورت ایستاده قرار می‌گیرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I felt a sense of sadness as I stood before my grandmother's headstone.

وقتی جلو سنگ قبر مادربزرگم ایستادم، احساس غم و اندوه کردم.

The headstone was engraved with the deceased's name and dates of birth and death.

روی سنگ قبر نام، تاریخ تولد و وفات متوفی حک شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد headstone

  1. noun a stone that is used to mark a grave
    Synonyms:
    stone marker tombstone gravestone monument keystone key

سوال‌های رایج headstone

شکل جمع headstone چی میشه؟

شکل جمع headstone در زبان انگلیسی headstones است.

ارجاع به لغت headstone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headstone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/headstone

لغات نزدیک headstone

پیشنهاد بهبود معانی