با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Advisedly

ədˈvaɪzɪdli ədˈvaɪzɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
از روی تأمل و بصیرت ،بدانستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advisedly

  1. adverb with due consideration
    Synonyms: carefully, cautiously, consciously, deliberately, discreetly, intentionally, prudently, thoughtfully

لغات هم‌خانواده advisedly

ارجاع به لغت advisedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advisedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/advisedly

لغات نزدیک advisedly

پیشنهاد بهبود معانی