آخرین به‌روزرسانی:

Advisedly

ədˈvaɪzɪdli ədˈvaɪzɪdli

معنی

adverb

از روی تأمل و بصیرت ،بدانستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advisedly

  1. adverb with due consideration
    Synonyms:
    carefully thoughtfully consciously deliberately cautiously intentionally prudently discreetly

لغات هم‌خانواده advisedly

  • adverb
    advisedly

ارجاع به لغت advisedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advisedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advisedly

لغات نزدیک advisedly

پیشنهاد بهبود معانی