با دوراندیشی، محتاطانه، با احتیاط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He spoke prudently, choosing his words with care.
او با احتیاط صحبت میکرد و کلمات خود را با دقت انتخاب میکرد.
She invested her savings prudently to secure her future.
او پسانداز خود را با دوراندیشی سرمایهگذاری کرد تا آیندهی خود را تضمین کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prudently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prudently